کد مطلب:317878 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:499

پروانگان شیدا
مردم قم عطر بهشت می دادند . چند گاهی بود كه قدمهای قمی ها ساوه را با طراوت كرده بود . سادگی از چشمهایشان می بارید و عشق به اهلبیت در پیشانی بلندشان تجلی داشت . آنقدر عاشق بودند كه چون خبر رسیدن محبوبه آل رسول را شنیده بودند به ساوه آمدند تا این سلاله سبز با قدمهای بهاری اش شهر آنان را نیز معطر سازد .

قم سالهای متمادی عطر ولایت می داد و از رایحه دل نواز حب علی لبریز بود . قم نگین انگشتر ولایت پیشگان ایران بود و تندیس محبت ایرانیان به خاندان آفتاب . و امروز كه ساوه میزبان محبوبه رضا حضرت معصومه است قدمهای سبكبال قمی ها را نیز شانه هایش احساس می كند .

بیماری و از دست دادن تعدادی از كاروانیان توان از معصومه (س) ربوده بود اما وقتی قاصدكها خبر حضور قمی ها را به او دادند لبخند زیبایش به صبح طراوت داد داد و شبنم ها بار دیگر بر گونه گل ها خود نمایی كردند .

آری اهالی قم به استقبال قدمهای خانم آمده بودند تا غبار راهش را سرمه چشمانشان گردانند و از مژگان عاشقشان فرشی بگسترنند تا پذیرای گامهای هاشمی حضرت فاطمه معصومه (س) باشند ؛ گاه ملاقات قمی ها با بانو دیدنی بود . فرشتگان مسافت آسمان تا زمین را پیموده بودند تا در این ضیافت زیبا حضور داشته باشند.

اشك میهمان چشم ها بود . بی بی پشت پرده ای آرام نشسته بودند و قمی ها عاشق دست بر سینه ایستاده بودند .

خورشید با تمام زیبایی اش این لحظات ناب را می سرود و آسمان دست نوازش خود را بر سر همگان می گستراند .چه زیبا بود حضور این عاشقان ولایت در كنار بانوی كرامت.

موسی بن خزرج از عاشقان مجنون و دلسوخته اهل بیت كه همیشه چشمانش تجلیگاه یاد و نام اهل بیت (ع) بود ، گام پیش نهاد و آرام گفت : بانوی بزرگوار ، "قم" در انتظار قدمهای ملكوتی شماست . آیا قمی ها این سعادت را دارند كه میزبانی شما را داشته باشند ؟ اگر كرامت كنید و قدم بر چشمهای ما بگذارید سعی خواهیم كرد میزبانان خوبی برای شما باشیم .

سكوت معنی دار خانم دل شیعیان قمی را چراغانی كرد و چیزی نگذشته بود كه موسی بن خزرج مهار مركب خانم را در دست گرفته و راه قم را در پیش رو داشت .

قاصدكها شاد بودند اما تلخی بیماری بانو هنوز تمام لبخند را بر لبهایشان ننشانده بود . زمین ساوه دلگیر و غمین به غروب می مانست چون در این چند روز بهترین ساعات خویش را زیر گامهای گل محبوبه سپری كرده بود .

ابرها از پس كاروان بانو در حركت بودند و نسیم هم آنها را همراهی می كرد . موسی بن خزرج چون گل نوشكفته شاد بود و قم به پایان رسیدن این انتظار را به جشن نشسته بود.